یه روزایی توی زندگی هست که حس میکنی همهچیز داره خراب میشه. نه، درستترش اینه که خودت داری خرابش میکنی. هرچی هم که تلاش میکنی، انگار باز هم تو همون چالهای که خودت کندی گیر میافتی. این حس آشناست؟ اگه جوابت مثبته، پس کتاب «کمتر گند بزن» دقیقاً همون چیزیه که باید بخونی. گری جان بیشاپ، نویسندهی این کتاب، دستت رو میگیره و میگه: «ببین، مشکل این نیست که دنیا باهات لج کرده، مشکل اینه که خودت دائم داری زیر پات رو خالی میکنی.»
این کتاب یه چیزی رو خیلی رک و راست بهت میگه: ما خودمون بزرگترین دشمن زندگیمونیم. حالا نه که یهویی دشمن شده باشیم، ولی کمکم و بدون اینکه بفهمیم، باورهایی توی ذهنمون شکل گرفتن که همهچی رو خراب میکنن. مثلا باور «من کافی نیستم». شاید خودت حتی بهش فکر نکنی، ولی اون ته ته ذهن، یه صدایی میگه: «تو هیچی نیستی. هر کاری هم کنی، فایده نداره.» یا مثلا این فکر که «دنیا بهم بدهکاره». خب اینم از اون باورهای سمیه که تو رو توی یه دور باطل نگه میداره. میشینی و منتظر میمونی که یه اتفاق خوب بیفته، ولی هیچوقت نمیفته. چرا؟ چون دنیا بدهکار تو نیست، تو باید دست به کار بشی.
گری توی این کتاب نمیاد برات قصههای قشنگ تعریف کنه یا مثل یه مشاور خوب دلداریت بده. نه، اصلا اینطوری نیست. بیشتر شبیه اون دوستی رفتار میکنه که خیلی رک حرف میزنه، حتی اگه حرفهاش تلخ باشه. مثلا یه جا از کتاب میگه: «اگه داری گند میزنی، مشکل از تصمیماته، نه از بقیه.» یه مثال خیلی خوب توی کتاب دربارهی جیمه. جیم یه مرد معمولیه که همیشه حس میکرد برای خانوادهش کافی نیست. این حس از کودکی همراهش بوده، چون پدرش هیچوقت بهش نگفته بود که بهش افتخار میکنه. جیم بزرگ شد، ازدواج کرد، بچهدار شد، ولی هنوز همون حس بچگی رو داشت. فکر میکنی چی شد؟ جیم هر روز بیشتر کار میکرد تا ثابت کنه که خوبه، ولی در نهایت خسته و بیانگیزه میشد و بیشتر وقتها با خانوادهش دعوا میکرد. انگار هیچوقت کافی نبود.
گری میگه ما همهمون یه جیم توی وجودمون داریم. هرکدوممون یه چیزی رو از گذشتهمون کشیدیم و آوردیم توی حال. اون چیزه همون باوریه که بیخ گوشمون میگه «تو نمیتونی» یا «تو به درد نمیخوری». ولی خب، اگه بفهمی که این فقط یه باور اشتباهه، چی؟ اگه بدونی که میتونی تغییرش بدی، اونوقت چی میشه؟
گری اینجاست که یه حقیقت تلخ ولی ساده رو میگه: «تو مسئول همهچی هستی.» بله، همهچی. حتی اون چیزهایی که فکر میکنی تقصیر بقیه بوده. مثلا وقتی توی رابطههات همیشه مشکل داری، مشکل فقط طرف مقابل نیست، خودتی. چون تو داری همون الگوهای فکری و رفتاری قدیمی رو تکرار میکنی.
یه داستان دیگه توی کتاب دربارهی زن جوونیه که همیشه با رئیسهاش مشکل داشت. هر جا کار میکرد، چند ماه بعدش دعوا و اختلاف شروع میشد. خودش فکر میکرد که آدمای اطرافش بد هستن، ولی گری بهش نشون داد که مشکل از خودش بوده. اون همیشه یه حس قربانی بودن داشت. این حس باعث میشد به همه شک کنه، از همه فاصله بگیره و در نهایت کار به دعوا بکشه. وقتی اینو فهمید، تونست تغییر کنه.
کتاب کمتر گند بزن یه آینهست؛ آینهای که جلوی صورتت میگیری و میبینی چقدر خودت باعث خرابشدن زندگیت شدی. ولی این فقط یه نیمهی داستانه. نیمهی دیگهش اینه که میفهمی چطور میتونی همهچی رو درست کنی. مثلا یکی از چیزهایی که نویسنده توی کتاب میگه اینه که باید مسئولیت صددرصد زندگیت رو قبول کنی. نه ۹۹ درصد، صددرصد. این یعنی دست از مقصر دونستن بقیه برداری. دست از قربانیبودن برداری. اگه شغل خوبی نداری، خودت کاری براش نکردی. اگه توی رابطههات مشکل داری، خودت اجازه دادی اینطوری بشه. قبولکردن این مسئولیت شاید اولش سخت باشه، ولی وقتی این کار رو کنی، حس آزادی عجیبی بهت میده.
بعد از خوندن این کتاب، یه چیز توی ذهنم تغییر کرد. یه جورایی دیگه نمیتونستم بهونه بیارم. نمیتونستم بگم «آره، ولی تقصیر فلانیه.» چون فهمیدم هرچیزی که توی زندگیم اتفاق میفته، مستقیم یا غیرمستقیم به من برمیگرده. این باعث شد تصمیم بگیرم بعضی از الگوهای اشتباه رو عوض کنم.
کمتر گند بزن کتابیه که اگه بخونی، نمیتونی همون آدم قبلی بمونی. نه به این خاطر که جادوی خاصی توش هست، بلکه چون بهت نشون میده چقدر کارهای سادهای هست که میتونی انجام بدی ولی انجام نمیدی. این کتاب یه تلنگر جدیه، یه یادآوری که میگه «زندگیت رو درست کن، چون کسی دیگه نمیتونه این کار رو برات بکنه.»
اگه حس میکنی توی چرخهی تکراری اشتباهات گیر کردی، اگه از خودت و زندگیت خسته شدی، این کتاب برای تو نوشته شده. ولی حواست باشه، چون گری جان بیشاپ خیلی رک و بیپرده حرف میزنه و ممکنه اولش ازش خوشت نیاد؛ ولی همین بیپرده بودنشه که باعث میشه حقیقت رو ببینی و بالاخره دست از گند زدن برداری.
خبر خوب اینه که چکیدا صفر تا صد این کتاب رو برات خلاصه کرده و همین الان میتونی ازطریق سایت و اپلیکیشن چکیدا بهصورت صوتی یا متنی خلاصه کتاب کمتر گند بزن رو مطالعه کنی.
در چه صورتی از این کتاب لذت میبری؟
یه روزایی توی زندگی هست که حس میکنی همهچیز داره خراب میشه. نه، درستترش اینه که خودت داری خرابش میکنی. هرچی هم که تلاش میکنی، انگار باز هم تو همون چالهای که خودت کندی گیر میافتی. این حس آشناست؟ اگه جوابت مثبته، پس کتاب «کمتر گند بزن» دقیقاً همون چیزیه که باید بخونی. گری جان بیشاپ، نویسندهی این کتاب، دستت رو میگیره و میگه: «ببین، مشکل این نیست که دنیا باهات لج کرده، مشکل اینه که خودت دائم داری زیر پات رو خالی میکنی.»
این کتاب یه چیزی رو خیلی رک و راست بهت میگه: ما خودمون بزرگترین دشمن زندگیمونیم. حالا نه که یهویی دشمن شده باشیم، ولی کمکم و بدون اینکه بفهمیم، باورهایی توی ذهنمون شکل گرفتن که همهچی رو خراب میکنن. مثلا باور «من کافی نیستم». شاید خودت حتی بهش فکر نکنی، ولی اون ته ته ذهن، یه صدایی میگه: «تو هیچی نیستی. هر کاری هم کنی، فایده نداره.» یا مثلا این فکر که «دنیا بهم بدهکاره». خب اینم از اون باورهای سمیه که تو رو توی یه دور باطل نگه میداره. میشینی و منتظر میمونی که یه اتفاق خوب بیفته، ولی هیچوقت نمیفته. چرا؟ چون دنیا بدهکار تو نیست، تو باید دست به کار بشی.
گری توی این کتاب نمیاد برات قصههای قشنگ تعریف کنه یا مثل یه مشاور خوب دلداریت بده. نه، اصلا اینطوری نیست. بیشتر شبیه اون دوستی رفتار میکنه که خیلی رک حرف میزنه، حتی اگه حرفهاش تلخ باشه. مثلا یه جا از کتاب میگه: «اگه داری گند میزنی، مشکل از تصمیماته، نه از بقیه.» یه مثال خیلی خوب توی کتاب دربارهی جیمه. جیم یه مرد معمولیه که همیشه حس میکرد برای خانوادهش کافی نیست. این حس از کودکی همراهش بوده، چون پدرش هیچوقت بهش نگفته بود که بهش افتخار میکنه. جیم بزرگ شد، ازدواج کرد، بچهدار شد، ولی هنوز همون حس بچگی رو داشت. فکر میکنی چی شد؟ جیم هر روز بیشتر کار میکرد تا ثابت کنه که خوبه، ولی در نهایت خسته و بیانگیزه میشد و بیشتر وقتها با خانوادهش دعوا میکرد. انگار هیچوقت کافی نبود.
گری میگه ما همهمون یه جیم توی وجودمون داریم. هرکدوممون یه چیزی رو از گذشتهمون کشیدیم و آوردیم توی حال. اون چیزه همون باوریه که بیخ گوشمون میگه «تو نمیتونی» یا «تو به درد نمیخوری». ولی خب، اگه بفهمی که این فقط یه باور اشتباهه، چی؟ اگه بدونی که میتونی تغییرش بدی، اونوقت چی میشه؟
گری اینجاست که یه حقیقت تلخ ولی ساده رو میگه: «تو مسئول همهچی هستی.» بله، همهچی. حتی اون چیزهایی که فکر میکنی تقصیر بقیه بوده. مثلا وقتی توی رابطههات همیشه مشکل داری، مشکل فقط طرف مقابل نیست، خودتی. چون تو داری همون الگوهای فکری و رفتاری قدیمی رو تکرار میکنی.
یه داستان دیگه توی کتاب دربارهی زن جوونیه که همیشه با رئیسهاش مشکل داشت. هر جا کار میکرد، چند ماه بعدش دعوا و اختلاف شروع میشد. خودش فکر میکرد که آدمای اطرافش بد هستن، ولی گری بهش نشون داد که مشکل از خودش بوده. اون همیشه یه حس قربانی بودن داشت. این حس باعث میشد به همه شک کنه، از همه فاصله بگیره و در نهایت کار به دعوا بکشه. وقتی اینو فهمید، تونست تغییر کنه.
کتاب کمتر گند بزن یه آینهست؛ آینهای که جلوی صورتت میگیری و میبینی چقدر خودت باعث خرابشدن زندگیت شدی. ولی این فقط یه نیمهی داستانه. نیمهی دیگهش اینه که میفهمی چطور میتونی همهچی رو درست کنی. مثلا یکی از چیزهایی که نویسنده توی کتاب میگه اینه که باید مسئولیت صددرصد زندگیت رو قبول کنی. نه ۹۹ درصد، صددرصد. این یعنی دست از مقصر دونستن بقیه برداری. دست از قربانیبودن برداری. اگه شغل خوبی نداری، خودت کاری براش نکردی. اگه توی رابطههات مشکل داری، خودت اجازه دادی اینطوری بشه. قبولکردن این مسئولیت شاید اولش سخت باشه، ولی وقتی این کار رو کنی، حس آزادی عجیبی بهت میده.
بعد از خوندن این کتاب، یه چیز توی ذهنم تغییر کرد. یه جورایی دیگه نمیتونستم بهونه بیارم. نمیتونستم بگم «آره، ولی تقصیر فلانیه.» چون فهمیدم هرچیزی که توی زندگیم اتفاق میفته، مستقیم یا غیرمستقیم به من برمیگرده. این باعث شد تصمیم بگیرم بعضی از الگوهای اشتباه رو عوض کنم.
کمتر گند بزن کتابیه که اگه بخونی، نمیتونی همون آدم قبلی بمونی. نه به این خاطر که جادوی خاصی توش هست، بلکه چون بهت نشون میده چقدر کارهای سادهای هست که میتونی انجام بدی ولی انجام نمیدی. این کتاب یه تلنگر جدیه، یه یادآوری که میگه «زندگیت رو درست کن، چون کسی دیگه نمیتونه این کار رو برات بکنه.»
اگه حس میکنی توی چرخهی تکراری اشتباهات گیر کردی، اگه از خودت و زندگیت خسته شدی، این کتاب برای تو نوشته شده. ولی حواست باشه، چون گری جان بیشاپ خیلی رک و بیپرده حرف میزنه و ممکنه اولش ازش خوشت نیاد؛ ولی همین بیپرده بودنشه که باعث میشه حقیقت رو ببینی و بالاخره دست از گند زدن برداری.
خبر خوب اینه که چکیدا صفر تا صد این کتاب رو برات خلاصه کرده و همین الان میتونی ازطریق سایت و اپلیکیشن چکیدا بهصورت صوتی یا متنی خلاصه کتاب کمتر گند بزن رو مطالعه کنی.
در چه صورتی از این کتاب لذت میبری؟
یه روزایی توی زندگی هست که حس میکنی همهچیز داره خراب میشه. نه، درستترش اینه که خودت داری خرابش میکنی. هرچی هم که تلاش میکنی، انگار باز هم تو همون چالهای که خودت کندی گیر میافتی. این حس آشناست؟ اگه جوابت مثبته، پس کتاب «کمتر گند بزن» دقیقاً همون چیزیه که باید بخونی. گری جان بیشاپ، نویسندهی این کتاب، دستت رو میگیره و میگه: «ببین، مشکل این نیست که دنیا باهات لج کرده، مشکل اینه که خودت دائم داری زیر پات رو خالی میکنی.»
این کتاب یه چیزی رو خیلی رک و راست بهت میگه: ما خودمون بزرگترین دشمن زندگیمونیم. حالا نه که یهویی دشمن شده باشیم، ولی کمکم و بدون اینکه بفهمیم، باورهایی توی ذهنمون شکل گرفتن که همهچی رو خراب میکنن. مثلا باور «من کافی نیستم». شاید خودت حتی بهش فکر نکنی، ولی اون ته ته ذهن، یه صدایی میگه: «تو هیچی نیستی. هر کاری هم کنی، فایده نداره.» یا مثلا این فکر که «دنیا بهم بدهکاره». خب اینم از اون باورهای سمیه که تو رو توی یه دور باطل نگه میداره. میشینی و منتظر میمونی که یه اتفاق خوب بیفته، ولی هیچوقت نمیفته. چرا؟ چون دنیا بدهکار تو نیست، تو باید دست به کار بشی.
گری توی این کتاب نمیاد برات قصههای قشنگ تعریف کنه یا مثل یه مشاور خوب دلداریت بده. نه، اصلا اینطوری نیست. بیشتر شبیه اون دوستی رفتار میکنه که خیلی رک حرف میزنه، حتی اگه حرفهاش تلخ باشه. مثلا یه جا از کتاب میگه: «اگه داری گند میزنی، مشکل از تصمیماته، نه از بقیه.» یه مثال خیلی خوب توی کتاب دربارهی جیمه. جیم یه مرد معمولیه که همیشه حس میکرد برای خانوادهش کافی نیست. این حس از کودکی همراهش بوده، چون پدرش هیچوقت بهش نگفته بود که بهش افتخار میکنه. جیم بزرگ شد، ازدواج کرد، بچهدار شد، ولی هنوز همون حس بچگی رو داشت. فکر میکنی چی شد؟ جیم هر روز بیشتر کار میکرد تا ثابت کنه که خوبه، ولی در نهایت خسته و بیانگیزه میشد و بیشتر وقتها با خانوادهش دعوا میکرد. انگار هیچوقت کافی نبود.
گری میگه ما همهمون یه جیم توی وجودمون داریم. هرکدوممون یه چیزی رو از گذشتهمون کشیدیم و آوردیم توی حال. اون چیزه همون باوریه که بیخ گوشمون میگه «تو نمیتونی» یا «تو به درد نمیخوری». ولی خب، اگه بفهمی که این فقط یه باور اشتباهه، چی؟ اگه بدونی که میتونی تغییرش بدی، اونوقت چی میشه؟
گری اینجاست که یه حقیقت تلخ ولی ساده رو میگه: «تو مسئول همهچی هستی.» بله، همهچی. حتی اون چیزهایی که فکر میکنی تقصیر بقیه بوده. مثلا وقتی توی رابطههات همیشه مشکل داری، مشکل فقط طرف مقابل نیست، خودتی. چون تو داری همون الگوهای فکری و رفتاری قدیمی رو تکرار میکنی.
یه داستان دیگه توی کتاب دربارهی زن جوونیه که همیشه با رئیسهاش مشکل داشت. هر جا کار میکرد، چند ماه بعدش دعوا و اختلاف شروع میشد. خودش فکر میکرد که آدمای اطرافش بد هستن، ولی گری بهش نشون داد که مشکل از خودش بوده. اون همیشه یه حس قربانی بودن داشت. این حس باعث میشد به همه شک کنه، از همه فاصله بگیره و در نهایت کار به دعوا بکشه. وقتی اینو فهمید، تونست تغییر کنه.
کتاب کمتر گند بزن یه آینهست؛ آینهای که جلوی صورتت میگیری و میبینی چقدر خودت باعث خرابشدن زندگیت شدی. ولی این فقط یه نیمهی داستانه. نیمهی دیگهش اینه که میفهمی چطور میتونی همهچی رو درست کنی. مثلا یکی از چیزهایی که نویسنده توی کتاب میگه اینه که باید مسئولیت صددرصد زندگیت رو قبول کنی. نه ۹۹ درصد، صددرصد. این یعنی دست از مقصر دونستن بقیه برداری. دست از قربانیبودن برداری. اگه شغل خوبی نداری، خودت کاری براش نکردی. اگه توی رابطههات مشکل داری، خودت اجازه دادی اینطوری بشه. قبولکردن این مسئولیت شاید اولش سخت باشه، ولی وقتی این کار رو کنی، حس آزادی عجیبی بهت میده.
بعد از خوندن این کتاب، یه چیز توی ذهنم تغییر کرد. یه جورایی دیگه نمیتونستم بهونه بیارم. نمیتونستم بگم «آره، ولی تقصیر فلانیه.» چون فهمیدم هرچیزی که توی زندگیم اتفاق میفته، مستقیم یا غیرمستقیم به من برمیگرده. این باعث شد تصمیم بگیرم بعضی از الگوهای اشتباه رو عوض کنم.
کمتر گند بزن کتابیه که اگه بخونی، نمیتونی همون آدم قبلی بمونی. نه به این خاطر که جادوی خاصی توش هست، بلکه چون بهت نشون میده چقدر کارهای سادهای هست که میتونی انجام بدی ولی انجام نمیدی. این کتاب یه تلنگر جدیه، یه یادآوری که میگه «زندگیت رو درست کن، چون کسی دیگه نمیتونه این کار رو برات بکنه.»
اگه حس میکنی توی چرخهی تکراری اشتباهات گیر کردی، اگه از خودت و زندگیت خسته شدی، این کتاب برای تو نوشته شده. ولی حواست باشه، چون گری جان بیشاپ خیلی رک و بیپرده حرف میزنه و ممکنه اولش ازش خوشت نیاد؛ ولی همین بیپرده بودنشه که باعث میشه حقیقت رو ببینی و بالاخره دست از گند زدن برداری.
خبر خوب اینه که چکیدا صفر تا صد این کتاب رو برات خلاصه کرده و همین الان میتونی ازطریق سایت و اپلیکیشن چکیدا بهصورت صوتی یا متنی خلاصه کتاب کمتر گند بزن رو مطالعه کنی.
در چه صورتی از این کتاب لذت میبری؟