موضوع کتاب درباره‌ی چیه؟ به‌عنوان یک مرد چه باور داشته باشی که زن‌ها عجیبن و چه اون‌ها رو زیادی حساس ببینی، فرقی در حقیقت ماجرا ایجاد نمی‌شه. حقیقتِ ماجرا چیه؟ حقیقت اینه که مردان در رابطه با زنان احساس سردرگمی می‌کنن و این سردرگمی عمدتا ریشه در عدم شناخت مردان از زنان داره. تحقیقات زیادی هست که نشون میده مردایی که رابطه‌ی سالم و شادی دارن، بیشتر پول درمیارن و طول عمرشونم بیشتره و کمتر بیمار میشن. عموما مردان ذهنشون درگیر اینه که زن‌ها چه مدلی هستن و چطور میشه درکشون کرد و اونا رو شناخت. جامعه بیشتر تمایل داره به زن‌ها بگه چیکار کنن که رابطه‌ای رو حفظ کنن؛ اما تحقیقات میگه این رفتار مردهاست که توی کامیابی یا ناکامی یه رابطه خیلی تاثیر داره. این بی‌توجهی به مردها و نوشتن کتاب‌های بی‌شمار برای زنان مثل انجام‌دادن یه جراحی قلب باز روی یه بیمارِ اشتباهه! همین‌قدر خطرناک و غیرمفید. این ضروریه که مردها بدونن زنان به چه چیزایی بیشتر از همه اهمیت میدن و علاوه‌بر اطلاعاتی درباره‌ی روابط جنسی و شناخت بدن زن‌ها باید ذهن و قلب زن‌ها رو هم بشناسن. من، دکتر جان گاتمن هستم و به‌همراه همسرم دکتر شوارتز گاتمن، بیشتر این اطلاعات رو از آزمایشگاه علمی خودمون به‌نام «لابراتوار عشق» به‌دست آوردیم. بنابراین بهت این اطمینان رو میدم که تمام مطالب این کتاب، علمیه. بااین‌حال نگران نباش! من سعی کردم به زبان خیلی ساده و سرگرم‌کننده‌ای این مسائل علمی رو برات توضیح بدم. اگه یه مرد هستی که داری این کتاب رو می‌خونی، باید بگم اینجا قرار نیست در مورد ایرادات زن‌ها برات حرف بزنم. قراره بهت بگم ایراد خودت توی روابط ناکام گذشته‌ت چی بوده. دلم نمی‌خواد یکی از اون مردایی باشی که توی تنهایی‌ یه گوشه‌ی شهر دارن سیگار دود می‌کنن و ذهنشون درگیر اینه که چرا زن‌ها اینجوری‌ان! برخلاف باور عموم، موفقیت یا ناکامیِ یه رابطه عمدتا در کنترل مردان هست. می‌تونی قهرمان یه رابطه باشی یا ضدقهرمانِ اون! انتخاب خودته. اگه می‌خوای زنی رو که عاشقشی، تا آخر عمر کنار خودت نگه داری و رابطه‌ی رضایت‌بخشی رو تجربه کنی، با من همراه شو. اینجا یه نقشه‌ی راه برات دارم. این خلاصه کتاب توی هر قسمتش قراره به یکی از جنبه‌های زنانه بپردازه و نقشه‌ی راه مطمئنی برای مسیر ازدواج هر مردی محسوب میشه. بابت انتخاب این خلاصه کتاب برای خوندن بهت تبریک میگم؛ چون بعد از خوندنش به یه قهرمان برای زن‌ها تبدیل میشی و همه برات سرودست می‌شکنن. البته حواست باشه اینجا قرار نیست تکنیک‌های اغوای کسی که دوستش داری رو بهت یاد بدم؛ بلکه قراره یاد بگیری چطوری رابطه‌ی پایدار و سالمی رو با زنی که دوسش داری بسازی. اگه تو یه مادر هستی که داری این کتاب رو می‌خونی، می‌تونی این خلاصه کتاب رو به پسرت هدیه بدی تا با دید بازتر و از روی اندیشه و آگاهی، همسر آینده‌ش رو انتخاب کنه و یه شوهر همدل و همراه و متعهد باشه. اگه یه زن هستی، بذار بلندبلند بهت یه رازی رو بگم. مرد امروزی سردرگمه و بزرگ‌ترین رازی که هنوز توی این دنیا کشف نکرده، تو و خواسته‌های درونی توست. اون واقعا دلش می‌خواد بدونه چطوری تو رو عاشق خودش کنه و برای همیشه تو رو کنار خودش نگه داره. واقعیتش اون بیشتر دلش می‌خواد تو شاد باشی و با هم خوش بگذرونین تا اینکه باهات جروبحث کنه. می‌تونی این کتاب رو با اطمینان بخونی‌ و اگه خوشت اومد، اون رو به مردهای زندگی‌ت (همسر، پدر، پسر و …) هدیه بدی. اینطوری بزرگ‌ترین کمک رو در حقشون کردی. شاید کنجکاو باشی که بدونی از کجا اینقدر مطمئنم. خب من و همسرم یه لابراتوار عشق راه انداختیم و نتایج این لابراتوار انقدر عمیق و دقیق بود که باعث شد بتونم با دقت ۹۴درصدی شکست یا موفقیت یه ازدواج رو صرفا از نوع مکالمه‌ای که زوجین با هم دارن، پیش‌بینی کنم. برعکس گذشته که بیشتر درمانگرها در مورد روابط نامناسب و بد حرف می‌زدن و مقاله می‌نوشتن، ما تمرکزمون رو گذاشتیم روی روابط موفق و خوب. می‌خواستیم بفهمیم واقعا چه چیزایی باعث میشه دو نفر بتونن رابطه‌ی سالم و شاد و پایداری رو تجربه کنن. این شد که یه آپارتمان توی دانشگاه واشنگتن تبدیل شد به لابراتوار عشق ما. زن و شوهرهای داوطلب مدتی رو توی این آپارتمان با هم زندگی می‌کردن و ما روی رفتارهای اونا مطالعه می‌کردیم. ما توی فیلم‌هایی که ضبط می‌کردیم، به همه‌چی توجه نشون می‌دادیم؛ موقعیت، موضوع، شدت جریان خون و ضربان قلب، میزان تعریق، نوع تنفس، لحن صدا، حرکات، عواطف مثبت و منفی. بعد باهاشون مصاحبه می‌کردیم و می‌ذاشتیم که برن. یک تا سه سال بعد دوباره اونا رو می‌دیدیم و دوباره از نو بررسی‌شون می‌کردیم. بعضی از این زوج‌ها از وقتی بچه‌دار شدن، تا زمان سالمندی با ما همراه بودن. ما توی چهل سال زندگی مشترکمون بیشتر از سه‌هزار زوج رو بررسی کردیم. رازهای این آزمایشگاه همون چیزاییه که هر مردی باید درباره‌ی زن‌ها بدونه تا بتونه از خودش یه قهرمان بسازه.