حالا بیایید این متن رو به زبان عامیانه فارسی ترجمه کنیم، با اضافه کردن جزئیات بیشتر و استیکرهایی که به جذاب‌تر شدن متن کمک کنند. — **چی برام داره؟** آشنایی با بزرگ‌ترین سرمایه‌گذار دنیا کتاب *The Warren Buffett Way* نوشته رابرت جی. هاگستروم خیلی از آدم‌ها وارن بافت رو یه پدیده غیرقابل پیش‌بینی می‌دونن، شاید باورتون نشه که اون موفقیتش رو به چی نسبت می‌ده. نه به هوش زیاد، نه به شروع خوب، نه حتی به یه بینش ماورایی نسبت به بازار! خب، اگه بخوایم خیلی ساده بگیم، اون این موفقیت رو به *رعایت اصول درست کسب و کار* و *زمان گذاشتن* نسبت می‌ده، که هر دوی این‌ها رو می‌شه آموزش داد. تو این خلاصه، ما به گذشته وارن بافت و درس‌های اولیه‌ای که باعث موفقیتش در سرمایه‌گذاری شد، می‌پردازیم. بعد هم درباره شخصیت‌های تاثیرگذار و تصمیم‌های مهم توی زندگیش صحبت می‌کنیم. در نهایت، اصول اساسی کسب و کار اون رو بررسی می‌کنیم، روانشناسی مالی و اهمیت تفکر منطقی رو توضیح می‌دیم. 🚀 — ### **فصل ۱: شروعی امیدوارکننده** تو ۱۱ سالگی وارن بافت اولین سرمایه‌گذاری خودشو انجام داد. اون ۱۲۰ دلار پس‌انداز کرده بود که از طریق کارهای کارآفرینی مثل فروش نوشابه و بادام‌زمینی به دست آورده بود. پس با دقت نمودارهای قیمت سهام رو مطالعه کرد و خرید خودش رو انجام داد. اما همونطور که معمولاً پیش میاد، قیمت سهام افت کرد و بلافاصله ارزشش رو از دست داد. وقتی که سهام دوباره بالا رفت و کمی بیشتر از قیمتی که پرداخت کرده بود، بافت در عرض چند لحظه استرس گرفت و با سود ۵ دلار فروخت. بعدش سهام به شدت رشد کرد. این دو درس سخت رو یاد گرفت: 1. دیگه هیچ وقت به قیمت خرید سهام حساس نمی‌شه. 2. هیچ وقت سهام رو برای سود کم نمی‌فروشه. بعد از اون، هر چی وارن بافت دست زد، تبدیل به طلا شد! نه اینکه راحت به دست آورده باشه. اون از دانشگاه فارغ‌التحصیل شد و تلاش کرد تا تو شرکت *Graham-Newman* جایگاهی پیدا کنه، جایی که آموزش‌های واقعی رو در دنیای بورس گرفت. بعد، وقتی ۲۵ ساله شد، اولین شرکت خودشو با ۱۰۰ دلار سرمایه‌گذاری شروع کرد و هدفش این بود که هر سال ۱۰ درصد از *داو جونز* بیشتر سود ببره. اون تونست ۲۲ درصد از داو جونز بیشتر سود ببره و طی ۱۲ سال، سرمایه‌گذاری خودشو به ۲۵ میلیون دلار برسونه. در سال ۱۹۶۵، چهار سال قبل از اینکه شریکیش رو تموم کنه، شرکت *Berkshire Hathaway* رو خرید. این شرکت قبلاً در سال ۱۸۸۹ به عنوان تولیدکننده پنبه شروع به کار کرده بود و وقتی بخش نساجی اون رو به تدریج از دست داد، بافت تصمیمی گرفت که مسیر زندگیش رو تغییر بده. در سال ۱۹۶۷، بافت سهام دو شرکت بیمه به نام‌های *National Indemnity* و *National Fire and Marine Insurance* رو خرید. این تصمیم باعث شد *Berkshire Hathaway* از ۲.۹ میلیون دلار سهام به ۵.۴ میلیون دلار تو فقط دو سال تبدیل بشه. این تصمیم شرکت رو به جایی رسوند که امروز یکی از غول‌های سرمایه‌گذاری دنیاست. از سرمایه‌گذاری ۱۰۰ دلاری اولیه، وارن بافت امروز بیشتر از ۱۰۰ میلیارد دلار دارایی داره. خیلی‌ها فکر می‌کنن اون یه استثنای سیستمیه. حالا، تو این بخش از خلاصه می‌خوایم ببینیم وارن بافت چطور تونسته بازار رو نه با شانس، بلکه با مهارت شکست بده. — ### **فصل ۲: یه آموزش خوب** در سال ۱۹۲۱، مادربزرگیش تو لس‌آنجلس یه فروشگاه آب‌نبات تو محله خودش راه انداخت. اسمش *Mary C* بود و شرکت *C’s Candies* توی چند نسل تبدیل به یه شرکت چند میلیون دلاری شد. این شرکت از سخت‌ترین دوران‌ها مثل بحران بزرگ اقتصادی و محدودیت‌های شکر در دوران جنگ جهانی دوم گذشت، چون کیفیتش خیلی خوب بود. وقتی وارث‌های *Mary C* آماده شدن که شرکت رو بفروشن، تو سال ۱۹۷۱ به قیمت ۲۵ میلیون دلار به *Berkshire Hathaway* فروختن. برای اینکه این داستان براتون مفهوم پیدا کنه، باید برگردیم به صحبت کردن در مورد کسانی که توی زندگی وارن بافت تاثیر داشتن. اولین کسی که توی آموزش‌های بافت نقش داشت، *بنجامین گراهام* بود. اون کتاب‌هایی مثل *تحلیل امنیتی* و *سرمایه‌گذار هوشمند* رو نوشت. در سال ۱۹۲۶، گراهام با *جروم نیومن* شرکتی تشکیل داد که وارن بافت وقتی از دانشگاه فارغ‌التحصیل شد، توش کار کرد. گراهام یه قانون ساده تو سرمایه‌گذاری داشت: *هیچ وقت پولتو از دست نده.* اون تمرکز زیادی روی تحقیق و جزئیات داشت تا دو عامل اصلی توی یه سرمایه‌گذاری خوب رو پیدا کنه: 1. به دنبال شرکت‌هایی باش که کمتر از دو سوم ارزششون قیمت دارند. 2. نسبت قیمت به درآمد این شرکت‌ها باید پایین باشه. این روش رو وارن بافت تا زمانی که شرکت *C’s Candies* رو خرید، دنبال می‌کرد. دومین فرد تاثیرگذار در آموزش‌های بافت، *فیلیپ فیشر* بود. فیشر فلسفه‌ای متفاوت داشت؛ اون معتقد بود به جای خریدن ارزان، باید کیفیت بالا رو جستجو کرد. یکی از تاثیرات فیشر روی بافت، از طریق *چارلی مانگر* بود. مانگر ابتدا یه وکیل بود که وارد دنیای سرمایه‌گذاری شد و بعد از چند سال، از وکالت کنار رفت و تمرکزش رو روی سرمایه‌گذاری گذاشت. خرید *C’s Candies* ایده چارلی بود. با اینکه این شرکت به قیمت پایین‌تر از ارزشش فروخته نمی‌شد، اما کیفیتش عالی بود. وارن بافت ابتدا مقاومت کرد، اما بعد از چند سال متوجه شد که خرید این شرکت تصمیم درستی بوده. — ### **فصل ۳: راهنمای خرید بافت** چطور وارن بافت تصمیم می‌گیره کدوم کسب‌وکارها رو بخره؟ اون طی سال‌ها دوازده اصل رو برای تصمیم‌گیری در این زمینه توسعه داده. اولین ویژگی‌ها مربوط به خود کسب‌وکارها هستند. وارن بافت همیشه گفته که باید فقط تو حوزه‌هایی سرمایه‌گذاری کرد که شناخت داری. یعنی باید کسب‌وکارهایی رو خرید که ساده و راحت قابل فهم باشن، تاریخچه‌اشون ثابت باشه و افق بلندمدتی داشته باشن. — ### **فصل ۴: آشنایی با آقای بازار** آقای بازار یه شریک خیالی برای شماست. هر روز به شما پیشنهاد می‌ده که سهام شرکت رو از شما بخره. بعضی روزها خوشحال و امیدوار به آینده است و پیشنهاد بالایی می‌ده، و بعضی روزها خیلی بدبین و غمگینه و قیمت رو پایین میاره. نکته خوبش اینه که همیشه پیشنهاد می‌ده و شما می‌تونید ردش کنید. اما نباید تحت تاثیر هیجانات اون قرار بگیرید. این مثال رو *بنجامین گراهام* برای توضیح دادن اهمیت آمادگی روانی در سرمایه‌گذاری ساخت. — ### **فصل ۵: صبر و عقلانیت** مطالعه‌ای نشون داد که چقدر می‌شه از سرمایه‌گذاری بلندمدت سود برد. درواقع، وارن بافت به خوبی می‌دونه که عقلانیت و صبر برای سرمایه‌گذار موفق بودن از هر چیزی مهم‌تره. صبر چیزی نیست که همه بتونن باهاش کنار بیان. اما وقتی با ذهن منطقی و صبور جلو برید، سودهای طولانی‌مدت زیادی به دست میارید. توی این راه، بیشتر مردم به اشتباه به نتایج کوتاه‌مدت توجه می‌کنن و این همون تفاوتی‌یه که وارن بافت رو از بقیه متمایز می‌کنه. — ### **جمع‌بندی نهایی** در این خلاصه، دیدید که حتی کسی مثل وارن بافت هم از شروع‌های کوچیک شروع کرد و با استفاده از اصول درست کسب‌وکار، صبر و تفکر منطقی، به جایی رسید که امروز هست. وارن بافت باور داره که هر کسی می‌تونه موفقیت اون رو تکرار کنه، به شرط اینکه این اصول رو رعایت کنه.