**نکسوس (۲۰۲۴)** کتابیه که خیلی جذاب و ساده نشون می‌ده چطور شبکه‌های اطلاعاتی، از داستان‌سرایی و کتاب گرفته تا اینترنت و هوش مصنوعی، روی تاریخ بشر تاثیر گذاشتن. 📚🌐 توی این کتاب حراری کلی زوایای جدید رو نشون می‌ده، از خطراتی که تکنولوژی برای این شبکه‌ها به وجود آورده تا تصمیمات مهمی که باید برای حفظ اطلاعات، قدرت، نظم و حقیقت بگیریم. 🤔💡

### **درباره نویسنده**
یووال نوح حراری رو که دیگه همه می‌شناسن، مگه نه؟ 😎
همون نویسنده‌ای که با کتابای **«انسان خردمند»** و **«هومو دئوس»** کلی ترکوند! 🚀
حراری یه مورخ و فیلسوفه که همیشه از زاویه‌هایی خاص به تاریخ، علم و آینده نگاه می‌کنه. از تکامل انسان گرفته تا اینکه تکنولوژی قراره چه بلایی سرمون بیاره یا چطوری نجاتمون بده، حرفاش همیشه یه چیز جدید برای گفتن داره.
راستی، حراری یکی از بنیان‌گذارای **Sapienship** هم هست، یه سازمانی که می‌خواد دنیا رو کمی مسئولیت‌پذیرتر کنه. 🌍✨

اگه از این مدل کتابا که هم فکریه هم هیجان‌انگیز، خوشت میاد، پیشنهاد می‌کنم این کتابو از دست ندی! 📖🔥

نویسنده کتاب

یووال نوح هراری

زمان لازم برای مطالعه این کتاب

55

دقیقه

کتاب nexus

تاریخچه مختصر شبکه های اطلاعاتی از عصر حجر تا هوش مصنوعی

جلد کتاب

دسته بندی

علم , فناوری آینده

یووال نوح هراری

نویسنده

55

زمان مطالعه

کتاب nexus

**نکسوس (۲۰۲۴)** کتابیه که خیلی جذاب و ساده نشون می‌ده چطور شبکه‌های اطلاعاتی، از داستان‌سرایی و کتاب گرفته تا اینترنت و هوش مصنوعی، روی تاریخ بشر تاثیر گذاشتن. 📚🌐 توی این کتاب حراری کلی زوایای جدید رو نشون می‌ده، از خطراتی که تکنولوژی برای این شبکه‌ها به وجود آورده تا تصمیمات مهمی که باید برای حفظ اطلاعات، قدرت، نظم و حقیقت بگیریم. 🤔💡

### **درباره نویسنده**
یووال نوح حراری رو که دیگه همه می‌شناسن، مگه نه؟ 😎
همون نویسنده‌ای که با کتابای **«انسان خردمند»** و **«هومو دئوس»** کلی ترکوند! 🚀
حراری یه مورخ و فیلسوفه که همیشه از زاویه‌هایی خاص به تاریخ، علم و آینده نگاه می‌کنه. از تکامل انسان گرفته تا اینکه تکنولوژی قراره چه بلایی سرمون بیاره یا چطوری نجاتمون بده، حرفاش همیشه یه چیز جدید برای گفتن داره.
راستی، حراری یکی از بنیان‌گذارای **Sapienship** هم هست، یه سازمانی که می‌خواد دنیا رو کمی مسئولیت‌پذیرتر کنه. 🌍✨

اگه از این مدل کتابا که هم فکریه هم هیجان‌انگیز، خوشت میاد، پیشنهاد می‌کنم این کتابو از دست ندی! 📖🔥

**نکسوس (۲۰۲۴)** کتابیه که خیلی جذاب و ساده نشون می‌ده چطور شبکه‌های اطلاعاتی، از داستان‌سرایی و کتاب گرفته تا اینترنت و هوش مصنوعی، روی تاریخ بشر تاثیر گذاشتن. 📚🌐 توی این کتاب حراری کلی زوایای جدید رو نشون می‌ده، از خطراتی که تکنولوژی برای این شبکه‌ها به وجود آورده تا تصمیمات مهمی که باید برای حفظ اطلاعات، قدرت، نظم و حقیقت بگیریم. 🤔💡

### **درباره نویسنده**
یووال نوح حراری رو که دیگه همه می‌شناسن، مگه نه؟ 😎
همون نویسنده‌ای که با کتابای **«انسان خردمند»** و **«هومو دئوس»** کلی ترکوند! 🚀
حراری یه مورخ و فیلسوفه که همیشه از زاویه‌هایی خاص به تاریخ، علم و آینده نگاه می‌کنه. از تکامل انسان گرفته تا اینکه تکنولوژی قراره چه بلایی سرمون بیاره یا چطوری نجاتمون بده، حرفاش همیشه یه چیز جدید برای گفتن داره.
راستی، حراری یکی از بنیان‌گذارای **Sapienship** هم هست، یه سازمانی که می‌خواد دنیا رو کمی مسئولیت‌پذیرتر کنه. 🌍✨

اگه از این مدل کتابا که هم فکریه هم هیجان‌انگیز، خوشت میاد، پیشنهاد می‌کنم این کتابو از دست ندی! 📖🔥

کتاب nexus

فصل ۱ از ۵: اطلاعات و قدرت – موجوداتی شبکه‌ای یه داستان آشنا: ✨ یه شاگرد جادوگر که بیشتر از حد توانش می‌خواد جادو کنه و نتیجه؟ یه آشفتگی بی‌پایان! 😅 در سال ۱۷۹۷، یوهان ولفگانگ فون گوته، نویسنده‌ی آلمانی، شعری به نام «شاگرد جادوگر» نوشت که رابطه‌ی عجیب بین اطلاعات و قدرت رو نشون می‌ده. 🔮 داستان از این قراره: یه پسرک که می‌خواد خودی نشون بده، از جادوی استادش استفاده می‌کنه تا یه جاروی جادویی رو زنده کنه و ازش برای آوردن آب کمک بگیره. ولی خیلی زود کنترل اوضاع رو از دست می‌ده. 😨 تلاش می‌کنه جارو رو نصف کنه، اما هر تکه تبدیل به یه جاروی جادویی دیگه می‌شه! 😵 در نهایت، خود استاد میاد و همه‌چیز رو به حالت عادی برمی‌گردونه. از این داستان دو درس مهم می‌شه گرفت: 1️⃣ وقتی قدرت به دستمون می‌رسه، احتمالاً سوءاستفاده می‌کنیم، چون روان آدمیزاد همینجوریه! 🧠✨ 2️⃣ همیشه یه شخصیت قوی‌تر (مثل استاد جادوگر) هست که میاد و اوضاع رو درست می‌کنه. ولی بذار یه چیزی بگم: این دو درس یه مشکل اساسی دارن. 🚨 واقعیت اینه که نه فقط سوءاستفاده از قدرت مشکل ایجاد می‌کنه، نه قرار نیست کسی بیاد همه چی رو برات درست کنه. جادوهای خطرناک دنیای واقعی 🔸 بشریت تا حالا کلی «جاروی جادویی» درست کرده که از کنترل خارج شدن! ✅ از تغییرات آب‌وهوا 🌍 ✅ تا تکنولوژی‌هایی مثل پهپاد و هوش مصنوعی 🤖 ✅ و حتی ایدئولوژی‌های مخرب مثل فاشیسم. ما همچنان امیدواریم یه «استاد جادوگر» بیاد همه‌چیز رو درست کنه. ولی راستش، خبری از اون نیست! 😶 هیچ شخص یا گروهی نمی‌تونه به تنهایی این مشکلات رو حل کنه. چون این نیروهای غیرقابل‌کنترل، حاصل کار ما به‌عنوان یه شبکه‌ بزرگ انسانی هستن. 🌐🤝 درس‌هایی از تاریخ دهه ۱۹۳۰ آلمان رو یادتونه؟ خب، همه‌ی آلمانی‌ها فاشیست نبودن، ولی به‌عنوان یه شبکه، باعث شدن هیتلر به قدرت برسه. 🥀 اطلاعات همیشه چسبی بوده که این شبکه‌ها رو کنار هم نگه داشته. و توی عصر کلان‌داده (Big Data)، این واقعیت خیلی پررنگ‌تر شده. درسته که تولید و اشتراک اطلاعات فواید زیادی داشته – مثلاً پیشرفت‌های پزشکی که مرگ‌ومیر کودکان رو کم کرده. 🏥❤️ ولی هنوز هم داریم زمین رو نابود می‌کنیم، آب‌وهوا رو به‌هم می‌ریزیم و توی جنگ و درگیری غرق می‌شیم. انقلاب هوش مصنوعی – یک خطر جدید حالا که داریم وارد انقلاب هوش مصنوعی می‌شیم، قراره نیرویی حتی مخرب‌تر از قبل رو آزاد کنیم. 😟 این مشکلات نه حاصل کار یه فرد، بلکه نتیجه شبکه‌های پیچیده اطلاعاتی هستن. برای نجات خودمون، باید رابطه بین اطلاعات و قدرت رو از نو بفهمیم. 🌟 باید یاد بگیریم شبکه‌ها چطور کار می‌کنن، اطلاعات چطور توی اون‌ها حرکت می‌کنه، و چطور می‌تونیم این شبکه‌ها رو طوری هدایت کنیم که جاروی جادویی دیگه‌ای درست نکنیم! 🚀✨
بعدی

کتاب nexus

یووال نوح هراری

**معرفی: این کتاب چه چیزی برای شما داره؟** یه تحلیل خفن و عمیق از دنیای شبکه‌های اطلاعاتی! 🌐📖 📜 از لوح‌های سنگی که پایه‌های ثبت اطلاعات و حکومت‌داری رو گذاشتن گرفته، تا کتاب‌هایی که داستان‌ها و اطلاعات رو از دنیای شفاهی فراتر بردن و دستگاه چاپ که باعث شد دانش توی کل دنیا پخش بشه. اما حالا، ما توی یه انقلاب جدید اطلاعاتی گیر کردیم! 💻🤖 با ظهور کامپیوتر، هوش مصنوعی و اینترنت، شبکه‌های اطلاعاتی‌مون کاملاً دگرگون شدن و به نظر می‌رسه که این تغییرات تازه شروع ماجرا باشن. اینجا سوالای مهمی پیش میاد: ⁉️ آیا نیرویی رو آزاد کردیم که دیگه نمی‌تونیم کنترلش کنیم؟ ⁉️ و چطور می‌تونیم جلوی خطرات احتمالی‌ش رو بگیریم؟ 🧠 برای اینکه این تکنولوژی‌های جدید رو عاقلانه مدیریت کنیم، اول باید بفهمیم اطلاعات و قدرت چه ارتباط عمیقی با هم دارن. از گذشته تا حال، شبکه‌های اطلاعاتی همیشه ترکیبی از حقیقت و نظم رو با خودشون داشتن. ولی حالا، این انقلاب جدید داره کل بازی رو عوض می‌کنه. از **عصر سنگ** تا **بیت‌کوین** 🪨💸، این کتاب قراره نشون بده چطوری شبکه‌های اطلاعاتی باعث ایجاد قدرت می‌شن و چرا این موضوع اینقدر مهمه! ⚡✨ 🔥 اگه دوست داری بدونی اطلاعات چطور دنیامون رو شکل داده و قراره چه کارای دیگه‌ای بکنه، این کتاب منتظرته! 📘🚀
فصل ۱ از ۵: اطلاعات و قدرت – موجوداتی شبکه‌ای یه داستان آشنا: ✨ یه شاگرد جادوگر که بیشتر از حد توانش می‌خواد جادو کنه و نتیجه؟ یه آشفتگی بی‌پایان! 😅 در سال ۱۷۹۷، یوهان ولفگانگ فون گوته، نویسنده‌ی آلمانی، شعری به نام «شاگرد جادوگر» نوشت که رابطه‌ی عجیب بین اطلاعات و قدرت رو نشون می‌ده. 🔮 داستان از این قراره: یه پسرک که می‌خواد خودی نشون بده، از جادوی استادش استفاده می‌کنه تا یه جاروی جادویی رو زنده کنه و ازش برای آوردن آب کمک بگیره. ولی خیلی زود کنترل اوضاع رو از دست می‌ده. 😨 تلاش می‌کنه جارو رو نصف کنه، اما هر تکه تبدیل به یه جاروی جادویی دیگه می‌شه! 😵 در نهایت، خود استاد میاد و همه‌چیز رو به حالت عادی برمی‌گردونه. از این داستان دو درس مهم می‌شه گرفت: 1️⃣ وقتی قدرت به دستمون می‌رسه، احتمالاً سوءاستفاده می‌کنیم، چون روان آدمیزاد همینجوریه! 🧠✨ 2️⃣ همیشه یه شخصیت قوی‌تر (مثل استاد جادوگر) هست که میاد و اوضاع رو درست می‌کنه. ولی بذار یه چیزی بگم: این دو درس یه مشکل اساسی دارن. 🚨 واقعیت اینه که نه فقط سوءاستفاده از قدرت مشکل ایجاد می‌کنه، نه قرار نیست کسی بیاد همه چی رو برات درست کنه. جادوهای خطرناک دنیای واقعی 🔸 بشریت تا حالا کلی «جاروی جادویی» درست کرده که از کنترل خارج شدن! ✅ از تغییرات آب‌وهوا 🌍 ✅ تا تکنولوژی‌هایی مثل پهپاد و هوش مصنوعی 🤖 ✅ و حتی ایدئولوژی‌های مخرب مثل فاشیسم. ما همچنان امیدواریم یه «استاد جادوگر» بیاد همه‌چیز رو درست کنه. ولی راستش، خبری از اون نیست! 😶 هیچ شخص یا گروهی نمی‌تونه به تنهایی این مشکلات رو حل کنه. چون این نیروهای غیرقابل‌کنترل، حاصل کار ما به‌عنوان یه شبکه‌ بزرگ انسانی هستن. 🌐🤝 درس‌هایی از تاریخ دهه ۱۹۳۰ آلمان رو یادتونه؟ خب، همه‌ی آلمانی‌ها فاشیست نبودن، ولی به‌عنوان یه شبکه، باعث شدن هیتلر به قدرت برسه. 🥀 اطلاعات همیشه چسبی بوده که این شبکه‌ها رو کنار هم نگه داشته. و توی عصر کلان‌داده (Big Data)، این واقعیت خیلی پررنگ‌تر شده. درسته که تولید و اشتراک اطلاعات فواید زیادی داشته – مثلاً پیشرفت‌های پزشکی که مرگ‌ومیر کودکان رو کم کرده. 🏥❤️ ولی هنوز هم داریم زمین رو نابود می‌کنیم، آب‌وهوا رو به‌هم می‌ریزیم و توی جنگ و درگیری غرق می‌شیم. انقلاب هوش مصنوعی – یک خطر جدید حالا که داریم وارد انقلاب هوش مصنوعی می‌شیم، قراره نیرویی حتی مخرب‌تر از قبل رو آزاد کنیم. 😟 این مشکلات نه حاصل کار یه فرد، بلکه نتیجه شبکه‌های پیچیده اطلاعاتی هستن. برای نجات خودمون، باید رابطه بین اطلاعات و قدرت رو از نو بفهمیم. 🌟 باید یاد بگیریم شبکه‌ها چطور کار می‌کنن، اطلاعات چطور توی اون‌ها حرکت می‌کنه، و چطور می‌تونیم این شبکه‌ها رو طوری هدایت کنیم که جاروی جادویی دیگه‌ای درست نکنیم! 🚀✨
### **فصل ۲ از ۵: ما از طریق داستان‌های مشترک به هم وصل می‌شیم** همکاری کردن فقط مال ما آدما نیست! 😮 مورچه‌ها، زنبورها و حتی شامپانزه‌ها هم با هم کار می‌کنن. 🐜🐝🐒 ولی تفاوت بزرگ اینه که اونا فقط کلونی می‌سازن یا دنبال غذا می‌رن، اما ما آدما چی؟ 😏 ما امپراتوری می‌سازیم، دین خلق می‌کنیم و ایدئولوژی درست می‌کنیم. 🏛️📜☮️ راز این تفاوت چیه؟ **قدرت داستان‌گویی.** 🎭✨ ما آدما می‌تونیم داستان تعریف کنیم و کاری کنیم که همه با هم همراه بشن. همین توانایی باعث شد شبکه‌هامون به‌شکل دیوونه‌واری گسترش پیدا کنن! 🤯 دیگه لازم نبود یکی رو بشناسی تا بهش کمک کنی یا باهاش ارتباط بگیری؛ کافی بود یه داستان مشترک رو باور داشته باشی. 🤝📖 مثلاً داستان‌هایی مثل **کتاب مقدس** ✝️ یا **کمونیسم** ☭ نمونه‌های قوی از این موضوع هستن. حالا بیا به تاریخ نگاه کنیم. قدرتمندترین آدم‌های دنیا – پادشاه‌ها 👑، پاپ‌ها 🕊️، امپراتورها 🏰 – چطور به اینجا رسیدن؟ 🤔 قدرتشون فقط به خاطر شخصیت کاریزماتیک یا جذابشون نبود. بلکه قدرتشون از داستان‌هایی می‌اومد که نماینده‌اش بودن. 😲 امروزه هم همینطوره؛ مثلاً **اینفلوئنسرها** 😎 توی شبکه‌های اجتماعی. اونا شاید تک‌تک دنبال‌کننده‌هاشون رو نشناسن، ولی یه داستان قوی دارن که باعث می‌شه آدم‌ها بهشون جذب بشن. 📱✨ حالا بیایم دنیا رو توی سه سطح واقعیت بررسی کنیم. 🌍 اول، **واقعیت عینی** (Objective Reality): چیزهایی که واقعاً وجود دارن و نمی‌شه انکارشون کرد. مثلاً اینکه یه پیتزا حدود ۲۰۰۰ کالری داره. 🍕🔥 دوم، **واقعیت ذهنی** (Subjective Reality): چیزایی که ما هر کدوم به‌طور شخصی حسشون می‌کنیم، مثلاً اینکه پیتزا برات خوشمزه باشه. 😋👌 و سوم، **واقعیت بین‌ذهنی** (Intersubjective Reality): داستان‌هایی که ما به‌طور جمعی بهشون باور داریم، مثل ارزش بیت‌کوین. 💸 یه مثال خفن: توی سال ۲۰۱۰، یه برنامه‌نویس به اسم لازلو هانیکز با ۱۰,۰۰۰ بیت‌کوین دو تا پیتزا خرید! 🍕🍕 اون موقع ارزشش ۴۱ دلار بود، ولی امروز؟ 😱 همون ۱۰,۰۰۰ بیت‌کوین تقریباً ۶۹۰ میلیون دلار ارزش داره! 🤯 ارزش بیت‌کوین یه حقیقت ذاتی نیست، بلکه یه واقعیت بین‌ذهنیه که ما بهش باور کردیم. ما فکر می‌کنیم سیستم‌های اجتماعی مثل سیاست و قانون 📜⚖️ کاملاً بر اساس حقایق هستن، ولی در واقع اون‌ها هم به‌شدت به داستان‌های مشترک وابسته‌ان. یه نمونه‌ی واضح: **برده‌داری**. امروز همگی محکومش می‌کنیم 😔، ولی زمانی توی آمریکا یه داستان رایج بود که برده‌داری رو موجه می‌دونست. 😞 حتی قانون اساسی اولیه‌ی آمریکا این باور رو تأیید می‌کرد. این داستان‌ها فقط به گذشته مربوط نمی‌شن. امروز هم شبکه‌های اطلاعاتی مثل **گوگل** و **متا** دارن با سرعت دیوانه‌واری اطلاعات رو جمع‌آوری می‌کنن. 🌐⚡ اما تمرکز روی سرعت و کارایی، باعث می‌شه یه مسئله‌ی مهم‌تر رو فراموش کنیم: **تعادل بین حقیقت و نظم.** 🤔 وقتی یه شبکه فقط دنبال حقیقت باشه، ممکنه باعث بی‌ثباتی بشه – درست مثل وقتی نظریه‌ی تکامل داروین جامعه‌ی مسیحی رو شوکه کرد. 😮 ولی اگه یه شبکه فقط دنبال نظم باشه، ممکنه قدرتمند بشه ولی به راحتی مورد سوءاستفاده قرار بگیره – مثل دوران استالین. 🚨 حالا ما باید توی این شبکه‌های جدید، یه راه پیدا کنیم که حقیقت و نظم رو با همدیگه متعادل کنیم. 🌟 چون داستان‌هایی که می‌سازیم، می‌تونن دنیا رو بسازن یا نابود کنن. 🌍💥
### **فصل ۳ از ۵: اطلاعات آزاد ذاتاً چیز خوبی نیست** ما آدما اشتباه‌پذیریم. 🤷‍♂️ ولی سیستم‌های تمامیت‌خواه باید خودشون رو بدون اشتباه جلوه بدن. 🚫❌ مثلاً کلیسای مسیحی ⛪ به یه خدا که خطاناپذیره تکیه می‌کنه تا گناه اولیه آدم و حوا رو جبران کنه. 🌳🍎 از طرف دیگه، دکترین مارکسیستی هم می‌گه طبقه کارگر ممکنه اشتباه کنه و با ستمگرا هم‌ذات‌پنداری کنه، واسه همین به راهنمایی مهربانانه‌ی رهبرای حزب نیاز داره. 🚩 هر دو سیستم یه چیز مشترک دارن: محدود کردن جریان اطلاعات. چون باور دارن که پیروانشون توانایی درک درست اطلاعات رو ندارن. اگه اطلاعات بیش از حد آزاد باشه، دکترین اصلی ممکنه زیر سؤال بره یا اشتباهاتش آشکار بشه. 😵 حالا، نقطه مقابل این مدل چی می‌تونه باشه؟ یه بازار آزاد اطلاعات که توش اشتباهات کشف و جایگزین حقیقت بشن. 🤔 در تئوری، این ایده‌آل به نظر می‌رسه. بیا یه نقطه تاریخی مهم رو بررسی کنیم: **اختراع دستگاه چاپ توسط یوهانس گوتنبرگ** تو قرن ۱۵. 🖨️ قبل از این اختراع، اروپا تو هزار سال فقط حدود ۱۱ میلیون نسخه دست‌نویس تولید کرده بود. ولی بعد از فقط ۴۶ سال از اختراع چاپ، بیش از ۱۲ میلیون نسخه چاپی توزیع شد! 😲 این یه تغییر عظیم به وجود آورد. اطلاعات با سرعت باورنکردنی پخش شد و آدم‌ها شروع کردن به زیر سؤال بردن باورهای قدیمی. این مسیر به انقلاب علمی منتهی شد، جایی که ایده‌های گالیله و کوپرنیکوس به لطف چاپ بین مردم پخش شدن. 🌌🔭 یه عصر طلایی برای حقیقت و روشنگری شروع شد – یا حداقل ما این‌طوری فکر می‌کنیم. 🤓 ولی موضوع اونقدرها هم ساده نبود. دستگاه چاپ، اطلاعات رو دموکراتیک کرد، ولی همه‌نوع اطلاعات رو – **چه درست، چه غلط.** 😬 همون زمانی که کشفیات گالیله درباره‌ی دهانه‌های ماه 🌕 از طریق چاپ پخش می‌شد، یه متن دیگه هم محبوبیت پیدا کرده بود: **مالئوس مالیفیکاروم (چکش جادوگران)** نوشته‌ی هاینریش کرامر. 🔨🧙‍♀️ این کتاب که در ۱۴۸۷ نوشته شده بود، یه راهنمای شکار جادوگران بود که باعث موج عظیمی از شکار جادوگران تو اروپا شد. حدود ۱۲,۰۰۰ نفر به اتهام جادوگری اعدام شدن – البته بعضی محققین معتقدن این عدد خیلی بیشتره. 😔 دستگاه چاپ شاید اطلاعات رو آزاد کرد، ولی تضمینی نداد که این اطلاعات حتماً حقیقت یا نظم رو پخش کنه. 🚨📚 حالا، برای اینکه حقیقت بتونه غالب بشه، فقط یه بازار آزاد اطلاعات کافی نیست. ما به **نهادهایی** نیاز داریم که کفه‌ی ترازو رو به سمت حقیقت سنگین‌تر کنن. ⚖️ ولی خب، خود نهادها هم اشتباه‌پذیرن. واسه همین به مکانیزم‌هایی برای اصلاح خودشون نیاز دارن. 🔄 طبیعت تو این مورد یه مثال خوب به ما می‌ده: بدن ما وقتی راه رفتن رو یاد می‌گیره، مدام خودش رو اصلاح می‌کنه. 🚶‍♂️💫 کلیسا یه زمان قدرتش رو از اینجا می‌گرفت که اعلام می‌کرد هیچ‌وقت اشتباه نمی‌کنه. 😇 ولی این مکانیزم، در نهایت ناکارآمد از آب دراومد. در مقابل، قدرت علمی از جایی میاد که حاضره اشتباهات خودش رو بپذیره و اصلاح کنه. 🔬✍️ مؤسسات علمی مرتباً مقالاتی منتشر می‌کنن که نظریات قبلی رو رد می‌کنه. مثلاً **یوژنیک** که یه زمانی برای توجیه استعمار و نسل‌کشی استفاده می‌شد، حالا کاملاً توسط علم رد شده. 🚫👎 حتی توی روان‌پزشکی، کتاب **DSM** که به “انجیل” این حوزه معروفه، هر چند سال یه بار بازبینی می‌شه تا بر اساس درک‌های جدید به‌روزرسانی بشه. 📖🧠 در حالی که متون مذهبی معمولاً ثابت و تغییرناپذیر می‌مونن. پس، آیا مکانیزم‌های خوداصلاحی کلید حفظ تعادل حقیقت تو شبکه‌های اطلاعاتی هستن؟ قطعاً خیلی مهمن، ولی همه‌ی ماجرا نیستن. چون این مکانیزم‌ها شاید کفه‌ی ترازو رو به سمت حقیقت سنگین‌تر کنن، ولی گاهی این کار رو به قیمت از دست رفتن نظم و ثبات انجام می‌دن. 🌀⚠️
### **فصل ۴ از ۵: کامپیوترها در شبکه‌های اطلاعاتی ما مداخله می‌کنند** حالا بیاید سریع از دستگاه چاپ به یه نقطه‌ی تاریخی دیگه تو تاریخ اطلاعات بریم: **اختراع کامپیوتر.** 💻 اولین کامپیوترها که تو دهه‌ی ۱۹۴۰ ساخته شدن، ماشین‌های حجیمی بودن که برای محاسبات ریاضی طراحی شده بودن. ولی **آلن تورینگ** به آینده‌ی این ماشین‌ها نگاه کرد و پیش‌بینی کرد که روزی به جایی می‌رسن که می‌تونن هوش انسانی رو شبیه‌سازی کنن. 🌐 از اون زمان تا حالا، کامپیوترها باعث اختراعات شگرفی شدن مثل **گوشی‌های هوشمند، رسانه‌های اجتماعی، بلاک‌چین و هوش مصنوعی،** که همه‌شون دارن به طرز چشمگیری نحوه‌ی زندگی ما رو تغییر می‌دن. 🚀 یکی از تاثیرات خیلی مهم کامپیوترها، الگوریتم‌های رسانه‌های اجتماعی تو سیاست هست. مثلا بحران **روهینگیای میانمار.** 📱📰 بعد از دهه‌ها حکومت نظامی، میانمار شروع کرد به **دموکراتیک شدن.** فیس‌بوک که قبل از این تغییرات به کشور وارد شد، نقش مهمی تو این دموکراتیزه شدن داشت چون به مردم اجازه می‌داد که اطلاعاتی که قبلاً توسط دولت کنترل می‌شد رو به اشتراک بذارن و دسترسی پیدا کنن. ولی در کنار ظهور دموکراسی، خشونت علیه روهینگیایی‌ها، اقلیت قومی تحت فشار، هم افزایش پیدا کرد. 😔 افراد افراطی از **ارتش نجات روهینگیای آراکان** حملاتی رو انجام دادن تا یک دولت روهینگیایی بسازن. در واکنش، دولت و افراطیون بودایی شروع به **پاکسازی قومی** کردن و منجر به کشته شدن بین ۷,۰۰۰ تا ۲۵,۰۰۰ روهینگیایی و آواره شدن ۶۰,۰۰۰ نفر شدن. 📉 نقش فیس‌بوک در این بحران خیلی نگران‌کننده بود. حساب‌های کاربری فیس‌بوک در میانمار پر از اخبار جعلی، نظریه‌های توطئه و تبلیغات ضد روهینگیایی بود. 🛑 الگوریتم فیس‌بوک که به‌طور خاص طراحی شده بود تا **تعاملات** رو بیشتر کنه، محتواهای تحریک‌آمیز رو تقویت می‌کرد. و بدتر از همه، الگوریتم‌ها نتونستن این محتواها رو مدیریت کنن و حتی بعضی ویدیوهای تحریک‌آمیز رو به طور خودکار پخش می‌کردن – از جمله ویدیویی از یک راهب افراطی که ۷۰٪ بازدیدهاش از طریق **پخش خودکار** بود! 🤯 یعنی کاربران برای دیدن پیام‌های آسیب‌زا نیازی به کلیک کردن نداشتن. **بحران میانمار** در سال‌های ۲۰۱۶-۲۰۱۷ یه هشدار جدی به ما می‌ده. 🛑 در اون زمان، الگوریتم‌ها داشتن جریان اطلاعات بین انسان‌ها رو هدایت می‌کردن. حالا ما وارد عصری می‌شیم که **هوش مصنوعی** می‌تونه بدون هیچ دخالت انسانی اطلاعات رو به اشتراک بذاره و تحلیل کنه. مثلا تصور کن: یه **هوش مصنوعی** یه مقاله می‌نویسه، یه الگوریتم دیگه اون رو به اشتراک می‌ذاره، یک الگوریتم سوم اون رو جعلی اعلام می‌کنه، یه چهارم تحلیل می‌کنه که این شروع یه بحران سیاسی هست و سیستم‌های دیگه‌ی هوش مصنوعی باعث می‌شن که بورس سقوط کنه – همه این‌ها در چند ثانیه و بدون هیچ دخالت انسانی! ⏱️⚡ امروز کامپیوترها خیلی پیشرفته‌تر از تکنولوژی‌های اطلاعاتی قبلی هستن. یه **لوح سنگی** می‌تونست مالیات‌ها رو ثبت کنه، ولی نمی‌تونست محاسبه کنه. 📜 یه دستگاه چاپ می‌تونست یه کتاب رو کپی کنه، ولی نمی‌تونست دوباره بنویسه. 🖨️ یه رادیو می‌تونست موسیقی پخش کنه، ولی نمی‌تونست آهنگ‌ها رو انتخاب کنه. 🎶 اما تکنولوژی کامپیوتر، اساساً نحوه‌ی عملکرد شبکه‌های اطلاعاتی رو تغییر می‌ده – نه فقط اینکه اطلاعات چطور از طریق این شبکه‌ها حرکت می‌کنه، بلکه چطور اطلاعات **خلق، به اشتراک گذاشته و تفسیر می‌شه.** 🔄 برای اولین بار، ما شبکه‌های اطلاعاتی داریم که نیاز به **ورود انسان‌ها** ندارن. 🤖 این یعنی چی برای قدرت کامپیوترها؟ تو جوامع سرمایه‌داری، قدرت معمولاً بر اساس تعداد نهادهایی که با شما همکاری می‌کنن، چقدر قوانین و مالیات رو درک می‌کنید و چقدر توانایی اختراع دارید اندازه‌گیری میشه. 💼 این‌ها همه چیزهایی هستن که کامپیوترها الان می‌تونن انجام بدن یا به زودی بهتر از انسان‌ها انجام می‌دن. به عنوان کامپیوترها به شکل فزاینده‌ای شبکه‌های اطلاعاتی رو تغییر می‌دن، اون‌ها قدرت و نفوذ بیشتری از ما به دست میارن. 🔋🌐
فصل ۵ از ۵: هوش مصنوعی انقلابی است. آیا این خوبه؟ حرکت ۳۷! 😲 اگه طرفدار هوش مصنوعی یا بازی گو باشید، می‌دونید که این دو کلمه چقدر مهمن. تو بازی گو، بازیکنان سنگ‌ها رو روی صفحه می‌چینن تا قسمت‌هایی از زمین رو بگیرن، ولی این بازی خیلی پیچیده‌تر از شطرنجه. حالا در نظر بگیرید که تو یه مسابقه مهم بین هوش مصنوعی گوگل به اسم آلفاگو و لی سدول، قهرمان جهانی گو، آلفاگو یه حرکت زد که همه رو شوکه کرد. این حرکت به اسم حرکت ۳۷ معروف شد. 😱 این حرکت فقط یه حرکت بازی نبود. این یه نقطه عطف بود که هوش مصنوعی از انسان‌ها تو یه چیز کاملاً غیرانسانی جلو زد. برای خیلی از کارشناسا سوال پیش اومد که اگه هوش مصنوعی از مهارت‌ها و حتی درک ما هم پیشی بگیره، این چه معنایی داره؟ 🤔🤖 بیاید بررسی کنیم این موضوع رو توی دنیای دموکراسی. دموکراسی، هرچند که خیلی ایراد داره، شاید بهترین تلاش بشر برای ایجاد یه سیستم اطلاعاتی باشه که حقیقت و نظم رو با هم توازن بده. سیستم‌هایی مثل رای‌گیری یا چک و بررسی‌ها (مثلاً دادگاه یا رسانه‌های آزاد) کمک می‌کنن تا این توازن حفظ بشه. ولی حالا سوال اینه: آیا تاثیر بیشتر هوش مصنوعی می‌تونه این دموکراسی رو به هم بریزه؟ 🧐🧠 این دیگه فقط یه سوال فلسفی نیست. الان هوش مصنوعی داره درباره خیلی مسائل تصمیم می‌گیره. مثلاً این که کی باید زندانی بشه، کی باید توی مصاحبه شغلی شرکت کنه یا کی رو به دانشگاه بفرستن! 😬 یه نمونه از این موضوع اینه که تو سال ۲۰۱۳، یه مرد به اسم اریک لومیس به جرم فرار از دست پلیس محکوم شد و برای تعیین مجازات، از یه الگوریتم هوش مصنوعی به نام COMPAS استفاده کردن که پیش‌بینی کرد که اون احتمال داره دوباره مرتکب جرم بشه. اما اون و وکیلش هیچ ایده‌ای نداشتن که این الگوریتم چطور به این نتیجه رسیده. 📉🚔 این یه مشکل بزرگیه: ما نمی‌دونیم که هوش مصنوعی چطور به نتیجه می‌رسه. اگه یه هوش مصنوعی درخواست وام شما رو رد کنه، هیچ اطلاعاتی در مورد دلیل رد شدن به شما نمی‌ده. حتی اگه بخواد توضیح بده، احتمالاً کلی محاسبه پیچیده بهتون می‌ده که هیچ‌کدومش هم منطقی به نظر نمی‌رسه. 😅📊 با این روند، اعتماد مردم به سیستم‌های دموکراتیک و مدنی داره کم میشه و این باعث میشه که کسانی مثل پوپولیست‌ها یا کسانی که به تئوری‌های توطئه معتقدن، از این بی‌اعتمادی بهره‌برداری کنن. مثلاً الان هنوز خیلی‌ها توی آمریکا نتونستن بفهمن که توی انتخابات ۲۰۲۰، کی برنده شد! 😵🇺🇸 پس سوال اینه که آیا هوش مصنوعی همونطور که یه جارو جادویی از کنترل خارج میشه، ممکنه باعث فروپاشی جامعه بشه؟ کسانی که مثل ری کروزویل فکر می‌کنن که هوش مصنوعی می‌تونه دنیای آموزش، سلامت، و حتی جلوگیری از بحران‌های زیست‌محیطی رو متحول کنه، ممکنه بگن نه! 🙅‍♂️💡 اما تاریخ یه نگاه پیچیده‌تری به ما می‌ده. مثلا در انقلاب صنعتی، مردم از فناوری‌های جدید می‌ترسیدن چون فکر می‌کردن که شغل‌ها و نظم اجتماعی رو خراب می‌کنه. شاید پیش‌بینی‌هاشون دقیق نبوده باشه، ولی این انقلاب باعث شده که مشکلات زیست‌محیطی و انسانی به وجود بیاد که هنوز داریم باهاش دست و پنجه نرم می‌کنیم. 🌍💥 در نهایت، تاریخ به ما نشون داده که فناوری‌های جدید همیشه شبکه‌های اطلاعاتی انسان رو تغییر دادن، از ابزارهای نوشتاری بین‌النهرین گرفته تا کامپیوترها که الآن اطلاعات رو با سرعت نور می‌سازن و پخش می‌کنن. اما همیشه این شبکه‌ها قدرت آوردن، ولی نه همیشه حکمت! شاید نجات ما این باشه که متوجه بشیم، مثل شاگرد جادوگر، چون می‌تونیم کاری رو انجام بدیم، دلیل نمی‌شه که باید حتماً انجامش بدیم! 🤷‍♂️✨
در این کتاب Nexus نوشته‌ی یووال نوح هراری، شما یاد گرفتید که در طول تاریخ بشر، ما شبکه‌های اطلاعاتی‌ای ساختیم که قدرت و دانش رو به هم گره می‌زنن. تکنولوژی کامپیوتر انقلابی در نحوه ساخت و نگهداری این شبکه‌ها ایجاد کرده، اما همزمان تهدید می‌کنه که مکانیسم‌های خود اصلاح‌گر که حقیقت رو با نظم توازن می‌زنن، از بین برن. برای عبور از این واقعیت جدید، باید درک عمیق‌تری از نحوه جریان قدرت در این شبکه‌ها پیدا کنیم و راه‌هایی پیدا کنیم که حقیقت و نظم رو در هماهنگی نگه داریم، به طوری که تکنولوژی به نفع ما باشه بدون این که آسیب برسونه. 💻⚖️
ثبت نام

ثبت نام کاربر

This site is protected by reCAPTCHA and the Google
Privacy Policy and Terms of Service apply.