چطوری با بقیه جوری رفتار کنیم که هم دوستمون داشته باشن و هم حرفمونو قبول کنن. اما نگران نباش، این کتاب اصلا یادت نمیده که چطوری مردم رو گول بزنی! برعکس، میگه که باید با همه صادق باشی، بهشون احترام بذاری و نشون بدی که برات مهم هستن. خیال کن یه جادوگر باشی که با کلماتش میتونی دل همه رو ببره و حتی نظر اونا رو عوض کنه، اونم بدون اینکه بهشون بربخوره!”

نویسنده کتاب

دیل کارنگی

زمان لازم برای مطالعه این کتاب

30

دقیقه

هنر دوست‌یابی و نفوذ بر دیگران

جلد کتاب

دسته بندی

ارتباط کلامی

دیل کارنگی

نویسنده

30

زمان مطالعه

هنر دوست‌یابی و نفوذ بر دیگران

چطوری با بقیه جوری رفتار کنیم که هم دوستمون داشته باشن و هم حرفمونو قبول کنن. اما نگران نباش، این کتاب اصلا یادت نمیده که چطوری مردم رو گول بزنی! برعکس، میگه که باید با همه صادق باشی، بهشون احترام بذاری و نشون بدی که برات مهم هستن. خیال کن یه جادوگر باشی که با کلماتش میتونی دل همه رو ببره و حتی نظر اونا رو عوض کنه، اونم بدون اینکه بهشون بربخوره!”

چطوری با بقیه جوری رفتار کنیم که هم دوستمون داشته باشن و هم حرفمونو قبول کنن. اما نگران نباش، این کتاب اصلا یادت نمیده که چطوری مردم رو گول بزنی! برعکس، میگه که باید با همه صادق باشی، بهشون احترام بذاری و نشون بدی که برات مهم هستن. خیال کن یه جادوگر باشی که با کلماتش میتونی دل همه رو ببره و حتی نظر اونا رو عوض کنه، اونم بدون اینکه بهشون بربخوره!”

هنر دوست‌یابی و نفوذ بر دیگران

اطلاعاتی که نداری رو در نظر بگیر. به بهترین سناریویی فکر کن که می تونست اتفاق بیفته و اینکه آیا باید مهربون‌تر به اشتباه نگاه کنی. احتمالاً اگه تو هم جای اون فرد بودی، همین کار رو می کردی. در طول جنگ داخلی، وقتی لی عقب‌نشینی کرد، لینکلن به ژنرال مید دستور داد از رودخانه رد بشه و بجنگه. مید قبول نکرد. لینکلن می خواست مید رو سرزنش کنه که چطور به تنهایی جنگ رو به اتحادیه باخته، اما به جای این کار، خودش رو جای مید گذاشت و تصور کرد که تو خط مقدم نبرد قرار داره، مرگ هزاران سرباز رو می بینه و صدای فریاد زخمی ها رو می شنوه. معمولا والدین بچه هاشون رو به خاطر اینکه به معیارهای بزرگسالان نرسیدن، سرزنش می کنن. یادت باشه اونا بچه هستن و تو هم یه زمانی انتقاد والدینت رو همینجوری قبول می کردی. حتی وقتی کسی بدترین اشتباه رو می کنه، به جای سرزنش کردنش، می تونی تشویقش کنی که به استانداردهای بالایی که همیشه داشته برسه. هواپیمای باب هوور وقتی مکانیک بنزین رو با سوخت جت عوض کرد، سقوط کرد. اما باب به جای اینکه به مکانیک حمله کنه، دستشو دور گردن اون انداخت و گفت: “برای اینکه نشونت بدم مطمئنم دیگه این کارو نمی کنی، می خوام فردا هواپیمامو تو سرویس کنی.” قبل از اینکه پیام عصبانی برای کسی بفرستی، یه شب صبر کن. بیشتر اوقات، عصبانیتت کمتر میشه.
بعدی

هنر دوست‌یابی و نفوذ بر دیگران

دیل کارنگی

اصول بنیادی شماره 1: انتقاد یا شکایت نکنید کتاب با سه اصل کلی شروع می‌شود که پایه و اساس فصل‌های دیگر هستند. ایده «تشنگی مردم برای اهمیت» بارها در سراسر کتاب تکرار می‌شود، بنابراین ارزش توجه ویژه دارد. اصول: مردم خودشان را به خاطر هیچ کاری، حتی اگر اشتباه باشد، انتقاد نمی‌کنند. به یاد داشته باشید که مردم «موجودات احساسی» هستند، با تعصبات خودشان و انگیزه‌های خودخواهی و غرور. انتقاد از مردم تقریباً همیشه آن‌ها را دفاعی می‌کند. آن‌ها پافشاری می‌کنند و اعمال خود را توجیه می‌کنند. حتی آل کاپون هم از اینکه در دوران ممنوعیت فقط به دیگران کمک می‌کرد تا خوش بگذرانند، شکایت می‌کرد و تنها چیزی که نصیبش شد، توهین بود. اعضای خانواده مجرمان اغلب انکار می‌کنند و سیستم را به جای شخص مقصر می‌دانند. انتقاد به غرور و احساس اهمیت یک شخص آسیب می‌زند. ممکن است احساس خوبی داشته باشید که به کسی تشر بزنید، اما این معمولاً در درازمدت مضر است. مردم به توجیه اعمال خود ادامه می‌دهند و شما را به خاطر انتقاد محکوم می‌کنند. مردم می‌توانند کینه توزی‌هایی را برای توهین‌هایی که یک عمر طول می‌کشد، در دل نگه دارند. هر فرد ضعیفی می‌تواند انتقاد یا شکایت کند. درک و بخشش شخصیت واقعی می‌خواهد.
اطلاعاتی که نداری رو در نظر بگیر. به بهترین سناریویی فکر کن که می تونست اتفاق بیفته و اینکه آیا باید مهربون‌تر به اشتباه نگاه کنی. احتمالاً اگه تو هم جای اون فرد بودی، همین کار رو می کردی. در طول جنگ داخلی، وقتی لی عقب‌نشینی کرد، لینکلن به ژنرال مید دستور داد از رودخانه رد بشه و بجنگه. مید قبول نکرد. لینکلن می خواست مید رو سرزنش کنه که چطور به تنهایی جنگ رو به اتحادیه باخته، اما به جای این کار، خودش رو جای مید گذاشت و تصور کرد که تو خط مقدم نبرد قرار داره، مرگ هزاران سرباز رو می بینه و صدای فریاد زخمی ها رو می شنوه. معمولا والدین بچه هاشون رو به خاطر اینکه به معیارهای بزرگسالان نرسیدن، سرزنش می کنن. یادت باشه اونا بچه هستن و تو هم یه زمانی انتقاد والدینت رو همینجوری قبول می کردی. حتی وقتی کسی بدترین اشتباه رو می کنه، به جای سرزنش کردنش، می تونی تشویقش کنی که به استانداردهای بالایی که همیشه داشته برسه. هواپیمای باب هوور وقتی مکانیک بنزین رو با سوخت جت عوض کرد، سقوط کرد. اما باب به جای اینکه به مکانیک حمله کنه، دستشو دور گردن اون انداخت و گفت: “برای اینکه نشونت بدم مطمئنم دیگه این کارو نمی کنی، می خوام فردا هواپیمامو تو سرویس کنی.” قبل از اینکه پیام عصبانی برای کسی بفرستی، یه شب صبر کن. بیشتر اوقات، عصبانیتت کمتر میشه.
زن از شوهرش خواست 6 راه برای بهبود خودش را لیست کند. شوهر به جای اینکه یک لیست طولانی بنویسد، یک روز فکر کرد و سپس 6 گل رز خرید و گفت: “من هیچ چیز در تو تغییر نمی‌دهم – من تو را همانطور که هستی دوست دارم.”** یک هماهنگ‌کننده ایمنی متوجه شد که کارگران کلاه ایمنی نمی‌پوشند. به جای سرزنش آن‌ها برای نقض کد ایمنی، او به مردان یادآوری کرد که کلاه ایمنی برای محافظت از آن‌ها در برابر آسیب طراحی شده است و اگر به ایمنی خود اهمیت می‌دهند، باید در محل کار پوشیده شود. (همانطور که بعداً خواهیم دید، این پیام همچنین از نظر منافع کارکنان منتقل می‌شود.)**
ثبت نام

ثبت نام کاربر

This site is protected by reCAPTCHA and the Google
Privacy Policy and Terms of Service apply.